1968: "قانون کانوی"
"قانون کانوی" به شرح زیر است: "هر سازمانی که یک سیستم را طراحی می کند (که در اینجا بیشتر از سیستم های اطلاعاتی تعریف می شود)، ساختار ساختاری یک ساختار ارتباطی ساختار سازمان است." وضعیت فولکلور به جای نتایج علمی به خوبی پشتیبانی می شود، هرچند مطالعات اخیر برخی از حمایت های علمی را به آنها تحمیل کرده اند. (جنبه های اجتماعی توسعه نرم افزاری تا اواسط دهه 90 عمدتا توسط مهندسی نرمافزار دانشگاهی نادیده گرفته شد.)
دهه 1970:
بری بوم پیشنهاد "Delphi Wideband"، پیشگام برنامه ریزی پوکر
1976:
یک سری مقالات توسط D. Panzl توصیف ابزار با ویژگی های بسیار شبیه به JUnit تایید تاریخ طولانی تست واحد اتوماتیک است.
1976:
انتشار Glenford Myers، قابلیت اطمینان نرم افزاری، که به عنوان یک عنصر ("axiom") است که "یک توسعه دهنده نباید هرگز کد خود را آزمایش کند" (Dark Ages of Testing Developer) را بیان می کند.
1977:
ایجاد ابزار "make" برای سیستم های یونیکس - اصل ساخت خودکار نرم افزار یک ایده جدید نیست.
1980:
بحث جدی در مورد توسعه افزایشی در بخش سیستم های فدرال آی بی ام می تواند در حجم ویرایش شده توسط هارلان می، "اصول مهندسی نرم افزار"، به ویژه مقاله ای از دایر، که پیشنهاد می کند "هر افزایش را برای به حداکثر رساندن جدایی عملکرد آن ها" از تابع (ها) در سایر مقادیر "؛ با این حال، این ایده هنوز هم بسیار از یک رویکرد برنامه ریزی شده، مرحله به مرحله است، نه یک پاسخ به تغییر است.
1980:
مفهوم "کنترل بصری" که در سیستم تولید تویوتا پیش می آید پیش بینی "رادیاتور اطلاعات" است.
1983:
طیف گسترده ای از تکنیک های آزمایش "عوامل انسانی" پیش بینی آزمایش قابلیت استفاده، که در Xerox PARC در طراحی Xerox Star مورد استفاده قرار می گیرد، در مقالات کنفرانس CHI شرح داده شده است.
1984:
یک مطالعه تجربی اولیه بری بوم از پروژه هایی که از نمونه اولیه استفاده می کنند، اساسا یک استراتژی تکراری است، نشان می دهد که رویکردهای تکراری ابتدا در آن زمان توجه جدی به خود جلب کرده و احتمالا به وسیله عوامل ایجاد کننده کامپیوترهای شخصی و رابط کاربر گرافیکی به وجود آمد.
1984:
مفهوم "فاکتورینگ"، پیش بینی تجدید نظر، در "تفکر فورد" برودی، جایی که آن را به عنوان "کد سازمان در بخش های مفیدی" ارائه می دهد، "که در زمان طراحی و اجرای دقیق" رخ می دهد، شرح داده شده است.
1984:
در حالی که انتقادات از رویکرد متوالی "آبشار" خیلی زودتر آغاز شده است، فرمولاسیون رویکردهای افزایشی جایگزین در حال افزایش است؛ مثال خوبی یک مقاله اولیه در "فرآیندهای ارتباطی مبتنی بر دانش در مهندسی نرم افزار" است که از توسعه خاص به دلیل خاصی که "مشخصات کامل و پایدار در دسترس نیست" حمایت می کند.
1985:
شاید اولین بار به صراحت به نام جایگزین افزایشی برای رویکرد "آبشار"، مدل تحویل تکاملی تام گیلب است که به نام "اوو" نامگذاری شده است.
1986:
در یک مقاله شناخته شده، بری بئم "مدل اسپیرال توسعه و ارتقاء نرم افزار" را ارائه می دهد، یک مدل تکراری برای شناسایی و کاهش خطرات از طریق هر رویکرد مناسب (هر چند نمونه "نمونه" ارائه شده بر اساس نمونه سازی) است.
1986:
1986: Takeuchi و Nonaka مقاله خود را "بازی جدید بازی توسعه محصول" در بازاریابی کسب و کار هارولد منتشر شده است. این مقاله روشی راگبی را توصیف می کند که "فرایند توسعه محصول از طریق درگیری مداوم یک تیم دستیار، چند رشته ای که اعضای آن از ابتدا تا انتهای کار همکاری می کنند، به نمایش گذاشته می شوند." این مقاله اغلب به عنوان الهام بخش چارچوب Scrum مطرح می شود.
1988-1990:
ظهور نرم افزار GUI مبتنی بر رویداد و چالش های تست خاص خود، فرصتی برای ابزارهای اتوماسیون تست "ضبط و پخش" را فراهم می کند که توسط شرکت هایی مانند Segue یا Mercury ارائه می شود؛ این نوع ابزار به بازار در دهه آینده غالب است.
1988:
"جعبه زمان" به عنوان یک مبنای اسکات شولتز، "روشی سریع تولید نمونه سازی تولید" در استفاده در دو پنت اسپین آف، اطلاعات مهندسین Associates توصیف شده است.
1988:
اگر چه ایده استدلال از طریق مسائل طراحی توسط اشیاء anthropomorphizing، به عنوان در روش CRC، ممکن است به نظر کاملا طبیعی است، آن را تا به برخی از detractors های مهیج، به عنوان مثال این artlce توسط Diskktra "در بی رحمانه واقعا تدریس علوم محاسبات"، که به نظر می رسد فقط همانطور که شی گرا به جریان اصلی ضربه می زند: "در علم محاسبات استعاره ی انسان شناسی باید ممنوع شود".
1989:
بخش کانینگهام تکنیک CRC را در یک مقاله مشترک با کنت بک توضیح می دهد؛ فرمت خاصی که برای کارت ها استفاده می شود از یک برنامه طراحی شده توسط Cunningham برای ذخیره سازی اسناد طراحی به عنوان پشته Hypercard استفاده می شود.
1990:
بیل Opdyke سکه اصطلاح "refactoring" در یک مقاله ACM SIGPLAN با رالف جانسون، "Refactoring: کمک در طراحی چارچوب برنامه و تحول سیستم های شی گرا"
1990:
تست انضباط تحت سلطه تکنیک های جعبه سیاه، به ویژه در قالب ابزار تست "ضبط و پخش" است
1990s:
با توجه به افزایش محبوبیت ابزارهای RAD و IDE، ابزارهای «ایجاد» نوعی اعتبار ترکیبی را به دست می آورند
1991:
RAD، احتمالا اولین رویکرد که در آن timeboxing و "تکرار" در معنای آزادانه "یک تکرار کل فرآیند توسعه نرم افزار" به طور گسترده ای ترکیب شده است، توسط جیمز مارتین در "برنامه های کاربردی سریع" خود را شرح داده است. این کتاب همچنین جزئیات فصل timebox را در یکی از فصل هایش شرح می دهد.
1991:
ایجاد مستقل از یک چارچوب تست در Taligent با شباهت های قابل توجه به SUnit (منبع)
1992:
"Dynamic Duo" اصطلاحی است که توسط لری کنستانتین ساخته شده است، که در یک دیدار از Whitesmiths Inc.، یک فروشنده کامپایلر توسط P.J. Plauger، یکی از پیشتازان C شروع شده است: "در هر ترمینال، دو برنامه نویس بود! مطمئنا، تنها یک برنامه نویس در واقع هر کدام از صفحه کلید را برش داد، اما دیگران از روی شانه هایشان چشم دوخته بودند. "Whitesmiths از سال 1978 تا 1988 وجود داشت.
1992:
توضیحات جامع از "refactoring" در پایان نامه Opdyke، "Refactoring framework-Object Oriented"
درباره این سایت